پیک کاسپین | طراحان بیگانه اغتشاشات متوجه اقتدار ایران در مسیر فتح قله‌های صعب العبور شده و با اتخاذ سیاست فشار از درون و چانه زنی از بیرون، در تکاپوی متوقف ساختن ایران هستند هادی ابراهیمی کیاپی دانشیارعلوم سیاسی دانشگاه داستان غم انگیز فتنه افروزی‌ها در سال‌های اخیر، قصه‌های تکراری مشت‌های بسته‌ای هستند که یکی […]

پیک کاسپین | طراحان بیگانه اغتشاشات متوجه اقتدار ایران در مسیر فتح قله‌های صعب العبور شده و با اتخاذ سیاست فشار از درون و چانه زنی از بیرون، در تکاپوی متوقف ساختن ایران هستند

هادی ابراهیمی کیاپی دانشیارعلوم سیاسی دانشگاه

داستان غم انگیز فتنه افروزی‌ها در سال‌های اخیر، قصه‌های تکراری مشت‌های بسته‌ای هستند که یکی پس از دیگری وا شده و چهره‌هایی که از نقاب خارج و رسوا می‌شوند، عجوزه‌هایی که به بهانه‌های موجه و ناموجه بزک شده و در قاب شبکه‌های ماهواره‌ای به جلوه در آمده و برای ایامی خاص، با پیامی و کلامی ایفای مأموریت کرده و بعد هم از صحنه خارج شده و جای خود را به نفرات آموزش دیده و یا توجیه شده می‌دهند، ظاهرا می‌توان اینگونه تعبیر کرد که کارشان، شبیه آسیا به نوبت است! طوری که نقش آفرینان فتنه‌های سال ۷۸ در سال ۸۸ دیده نمی‌شدند و فتنه افروزان سال ۸۸ در اغتشاشات ۹۶ به چشم نمی‌آمدند و سال ۹۸ هم با میانداری عده دیگری فتنه دیگر برپا شد و جنس فتنه سال۱۴۰۱ کاملا متفاوت با فتنه‌های پیشین بود و می‌توان از آن به تولد نسل جدیدی از فتنه‌ها تعبیر کرد که هم بی سر بود، هم هنجارشکن، هم اغتشاش محور و هم نسلی وارد صحنه شده بود که خودش نمی‌دانست چه می‌خواهد و بنای آن نابود کردن بود نه خبری را تعقیب می‌کرد، نه تحلیلی را گوش می‌کرد، نه چشم اندازی را ارائه می‌کرد، نه منطقی را محور قرار می‌داد، نه ادب و و آدابی داشت و نه از معیار موجه‌ای تبعیت می‌کرد

نسل کم سن و سالی در جامعه تعیین کننده شد که ثمرات اغتشاش آن‌ها عمدتا منفی و استحاله‌های ذیل بود:

۱-تقویت امید بازگشت به قدرت در کالبد ورشکستگان سیاسی داخل و خارج از کشور

۲-زمخت شدن ادبیات دیپلماسی و رسانه‌ای بیگانگان در گفتار‌های رسمی و غیررسمی

۳-اتحاد شوم گرگ‌های سیاسی اعم از تجزیه طلبان، تروریستها، کمونیستها، سلطنت طلبان، منافقین، کومله و دمکرات و پژاک، جاسوسها، مزدوران و ..

۴-هنجارشکنی و باب شدن علنی منکرات

۵-القای فاصله روانی نسل‌های گذشته با نسل‌های نو

۶-تقویت روحیه مهاجرت از وطن در نسل‌های نو

۷-اعتماد خبری و تحلیلی به رسانه‌های بیگانگان و معاندان

۸-بسترسازی برای هرگونه پذیرش شایعات و شبهات علیه نظام و مقامات

۹-تبعیت از فضاسازی‌ها و لبیک به فراخوانی‌های غیرخودی

۱۰-القای ناامیدی و استیصال در نسل‌های نو

۱۱-از هم‌گسیختگی تربیتی در نظام خانوادگی

۱۲-زبان درازی رسانه‌ای قلم به مزد‌ها

 

 

این روز‌ها ما در آستانه اولین سالروز آغاز فتنه فوق الذکر به بهانه مرگ مهسائیم که بجز در شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی، در هیچ‌محفل تخصصی، ضرب و جرح و قتلی به اثبات نرسید، اما در ظالمانه‌ترین شکل ممکن باید تاوان چنین القائی را بدهیم، تا جائیکه مادر کیان پیرفلک، مادر قاتل پسرش را که به این قتل مستندا اعتراف کرده، در آغوش گرفته و می‌گوید قتل پسرم کار نظام است و اعتراف پسرت از روی اجبار است و بعد هم رضایت مکتوب می‌دهد.

اما شکر خدا بجز این موارد تأسف انگیز، در طول یکسال گذشته علیرغم همه جوسالاری‌ها و هوچی گری ها، خیلی چیز‌ها معلوم شد و با توجه به فجایعی که در فرانسه مشاهده شد، عملا حسن برخورد و مداراگری نظام با اغتشاشگران به اثبات رسید، طوری که هیچ اغتشاشگری برخلاف رویه مألوف جهانی که باید قربانی تقابل حافظان امنیت شوند، به ضرب گلوله کشته نشد، چرا که فراجا اسلحه جنگی حمل نکرده و اواخر هم فقط اجازه استفاده تفنگ‌های ساچمه‌ای را داشتند، اما در تبلیغات جهانی همین شبکه‌های ماهواره‌ای قضاوت‌های دومعیاری حاکم شد و فرانسه و امریکا و سایر کشور‌های سرکوبگر اعتراضات مردمی، همچنان مهد دمکراسی اند و ایران مهارگر اغتشاشات، همچنان ناقض آن تلقی شده و می‌شود.

درست از روزی که اتاق فرمان اغتشاشات در همین شبکه‌های ماهواره‌ای و آتش بیاران معرکه در فضای مجازی توان فراخوان همین نسل و ایجاد اغتشاشات خیابانی را از دست دادند، برای حفظ فشار اجتماعی، مرحله دیگری را آغاز کردند که طی آن، عده‌ای از سایه نشینان سیاست، بنام قلم به دست، قلم به مزدی کرده و بجای گفتمان، نعره کشیده و هنوز هم در همان فاز هستند، کسانی که در طول یکسال گذشته، نظام و مقامات و مدیران را متهم می‌کردند که شما زبان نسل نو را نمی‌دانید و راهکار آن را در وادادگی کامل در مرزبندی ارزش‌ها و عقاید و اخلاقیات دانسته و بیشتر از همه القاء می‌کردند که زمان کنار کشیدن شما از قدرت فرا رسیده و با زبان بی زبانی می‌گفتند که قدرت را به ما بسپارید که آن‌ها زبان ما را می‌فهمند.

اما در عمل به محض چند اظهارنظر متعارض با ادبیات سخیف اغتشاشگران، آنچنان با فحاشی و هتاکی پذیرایی تلخ شدند که دیگر هوس این ادبیات فریب از سر آن‌ها پرید اما جاذبه‌های قدرت، به رسم مألوف قدرت طلبان را در صحنه و البته منظورم همان فضای مجازی نگه داشت تا آن‌ها همچنان خودشان را به ادبیات لمپنیسم نزدیک‌تر دانسته و نظام را مجاب به پذیرش خودشان نمایند

حیرت انگیزتر از همه پشتک وارو‌های این جماعت قدرت طلب اینجاست که اولا شبکه‌های ماهواره‌ای و لیدر‌های تحت ارتباطشان آن‌ها را تحویل نگرفته و به هیچوجه به رسمیت نمی‌شناسند و ثانیا این آقایان همچنان در تذبذب سیاسی خود هم پوزوسیون و هم اپوزوسیون شده و ضمن ثبت نام در پیش ثبت نام انتخابات مجلس، با تحریم انتخابات و توهین به مقامات و تخطئه کامل قوای سه گانه بخصوص قوای مجریه و مقننه، همچنان در تکاپوی حفظ توازن سیاسی خویش اند

از گدایی بانیان اغتشاشات همین بس که در به در دنبال کلید واژه و اسم رمز اغتشاشات جدید در آستانه سالگرد اول بوده و از هیچ موقعیتی نگذشته و فرصت طلبانه در تکاپوی شکار سوژه اند، اما هیچکدام از آن‌ها توفیری ایجاد نکرده و همچنان ناامیدانه به پیش می‌روند، چرا که ماهیت خیلی از آن‌ها از جمله ائتلاف غلط انداز آن‌ها رو شده و دچار درون پاشی اساسی شده اند

 

خوشبختانه زمینه‌های مبهمی که می‌توانست بهانه‌ای برای راه اندازی تجمعات منجر به اغتشاش باشند، از بین رفته و از طرفی کشور‌های حامی اغتشاشات یکبار دیگر متوجه شدند که ثبات جمهوری اسلامی ایران حتی در برابر جنگ ترکیبی و جنگ شناختی و یا جنگ احزاب به اندازه ایست که می‌توان از تمثیل گنجشک و چنار تنومند استفاده کرد که نه نشستن گنجشک و نه برخاستنش را احساس نکرد

آمریکایی که می‌گفت ما دیگر به مذاکره با ایران فکر نمی‌کنیم و خواسته‌های خود را از اعتشاشات خیابانی پیگیر می‌شویم، ذلیلانه‌تر از همه ادوار پای میز مذاکره تبادل زندانیان نشست و در قبالش حاضر به آزاد کردن پول‌های بلوکه شده ایران در کره جنوبی و توافقات ضمنی دیگر شد و فرانسه هم قید سران خودرهبرخوانده را زده و عربستان هم به برقراری رابطه با ایران مشتاق شده و علاوه بر آن‌ها لیدر‌های اغتشاشات دستگیر و عوامل تندرو آزادی مشروط دارند و همه این‌ها بعلاوه مطالبات اصناف و اقشاری که محقق شده اند، همه و همه حاکی از عدم امکان تکرار اغتشاشات سال گذشته، لااقل توسط همان عوامل است، اما نکته عبرت انگیز قضیه، سماجت و پافشاری شبکه‌های ماهواره‌ای و پادو‌های مجازی، بر قطعی بودن تکرار همان اغتشاشات با همان بهانه هاست و حتی سعی کردند دوباره خانواده مهسا را به اعلام مراسم سالگرد مجاب کنند که فعلا توفیقی نیافتند، اسم رمز‌هایی مانند فوت جواد روحی، اخراج اساتید دانشگاه‌ها و سایر اتفاقات هم نتوانسته اند موجبات خیزش عمومی و یا حتی قشری را فراهم کنند!

البته غیر قابل اغماض است که قلب‌های تطهیر شده پس از زیارت اربعین، بزرگترین مانع برای قرار دادن جامعه در چرخه چنین تکرار حقیقت گریز و امنیت ستیزی است.

توصیه ام به رهبران جهانی فتنه و لیدر‌ها و پادو‌ها و فریب خوردگان داخلی فتنه‌ها تغییر مبانی محاسبات خویش از جامعه ما مبتنی بر جامعیت بخشی به مطالعات ملت ما در ابعاد مختلف و ادوار مختلف است تا شکست‌های ۴۴ ساله خود از انقلاب اسلامی را ریشه یابی و تحلیل کنند تا هر سال به تکرار اشتباهات خفت بار گذشته و نیز تحمیل هزینه‌های سنگین بر خود نپردازند.

اما توصیه ام به نیرو‌های منتسب به نظام، حفظ آرامش، افزایش ظرفیت پذیرش، استمهال، تبعیت از منش مقام معظم رهبری همراه با تحلیل درست مسائل پیش آمده و کشف روند و مقدماتی است که منجر به سقوط آزاد نسل‌های نو و افتادن در تله‌های پرفریبی شده که به دروغ در شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی از آن‌ها بعنوان کشتی نجات نام برده شده و می‌شود

روشن کردن چراغ در مناطق تاریک اذهان عمومی، ابهام زدایی در شرایط غبارآلودگی، دادن نشانی‌های درست برای عبور از شایعات و پاسخگویی به شبهات، بخش‌های دیگری از توصیه هایم به نیرو‌های نظام را شامل می‌شود.

 

 

افتادن نیرو‌های نظام در تله‌های احساسی و نشان دادن واکنش‌های عجولانه و بازتابی، در اصل مطلوب نظر بانیان فتنه‌ها و اغتشاشات است که عمدا اقدام به خلق صحنه‌های تحریک آمیز و اعصاب به هم ریز کرده و مترصد تحریک احساسات عمومی علیه همان واکنش‌های تحریک آمیزند و از این رو هرگونه اقدام و مصاحبه غیرمدبرانه و نیز هرگونه توئیت، یادداشت و یا سخنرانی و وویس و هرگونه محصول انعکاس دهنده نظرات که بوی عصبانیت، محدودیت و یا حتی قید و بند قانونی دهد، در ایامی که دشمن برای شکار سوژه‌ها در کمین نشسته، تابع عقلانیت اجتماعی و وظایف شرعی کسی نیست و مشخصا با منش بزرگوارانه رهبر عزیزی که رئوفانه فرمان عفو ده‌ها هزارنفری صادر می‌کند، نیست و رفتار صبورانه، رفتاری حاکمیت پذیر است که قطعا” ثمراتش بسیار فراوان خواهد بود.

قطع یقین طراحان بیگانه اغتشاشات متوجه اقتدار نظامی، علمی و فناوری ایران در مسیر پیمایش پیچ و خم تاریخی فتح قله‌های صعب العبور شده و با اتخاذ سیاست فشار از درون و چانه زنی در بیرون، در تکاپوی متوقف ساختن ایران در عرصه‌های تعالی بخش و تحریم شکن بوده و هدف نهایی آن‌ها متوقف کردن ایران در پشت پیشرفت‌های ما در حوزه‌های علوم نوپدید و فوق العاده استراتژیک اند و ما نباید خام توصیه‌های کسانی شویم که یا خودشان فاقد غیرت ملی و ناموسی و دینی هستند و یا تابع کسانی اند که حتی با تجزیه ایران عزیز در فرایند مط البات بظاهر قومی اعم از جداشدن کردستان، خوزستان، بلوچستان، ترکمن صحرا و نیز آذربایجان ندارند و این پیش آگاهی‌ها برای ارتقاء بینش‌ها و شناخت‌ها که منجر به بصیرت افزایی می‌شود، الزامی و ضروری است.

در فراز پایانی تأکید مؤکدم به خانواده‌های شریف است که باید خود را مکلف به انتقال تجربیات و آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی خود به فرزندانش دانسته و رفتار اجتماعی و عملکرد سیاسی آن‌ها را مسئولانه رصد کرده و مانع از مبسوط الید شدن نوجوانان و جوانان بی تجربه‌ای شوند که تحت تأثیر نفوذ کلام رسانه‌ها و با لیدر‌های حرفه‌ای عمل کرده و به حوزه‌های نقض امنیت عمومی ورود می‌کنند، گریه‌های کودکانه نوجوانان و حتی جوانان تازه به دوران رسیده و جویای نامی که بازداشت می‌شدند، دقیقا خلاء نقش آفرینی تأثیرگذار والدینی را گوشزد می‌کرد که از ایفای نقش والدینی خود غفلت ورزیده و اعتماد‌های منفصل می‌کردند و حتی نمی‌دانستند که موقعیت مکانی و موضوعی فرزندان آن‌ها کجاست و تقریبا تربیت رهاشده، اما تحت حمایت مالی را پیشه می‌کردند

در پایان اضافه می‌کنم که اغتشاش، ماهیتا با اعتراض متفاوت است و نظام ظرفیت شنیداری اعتراض‌ها را همیشه داشته و دارد و نمونه اش فضای باز رسانه‌های مکتوب و مجازی و حتی بسیاری از برنامه‌های رسانه ملی در دو آنتن رادیو و تلویزیون است که همواره این امکان فراهم است و عملا خیلی از منتقدان از آن بهره جسته و اگر بار اهانتی نداشته باشند، پرترافیک‌ترین استقبال‌ها را بخود اختصاص داده و می‌دهند، اما اغتشاش، ناقض امنیت جامعه و آرامش مردم است و از ابتدا تا انتها خسارت بار است و هر حاکمیتی با هر ماهیتی خود را موظف به مهار آن‌ها دانسته و حتی در مراحل حادتر، مدارا‌های اولیه کمتر شده و قاطعیت مواجهه با اغتشاشگران امنیت ستیز در دستور کار قرار گرفته و در اصل جامعه حتی موقتا و یا مشخصا در منطقه عمومی اغتشاشات و نیز کانون‌های رهبری و پشتیبانی آن‌ها به دستگاه‌های انتظامی و نظامی و امنیتی سپرده می‌شود و در این زمینه تفاوتی بین کشور‌های مختلف وجود ندارد.

یادمان باشد میزان خسارت وارده در اغتشاشات، بسیار بسیار بیشتر از خسارت‌های ناشی از تحریم‌ها و محاصره‌ها و باج خواهی‌های نامتعارف از جنس دزدان دریایی است و باید حواس ما جمع باشد که داریم جدول چه کسانی را پر کرده و به نفع چه جریانی وارد صحنه شدیم؟!
تا وقتی گوشی برای شنیدن اعتراضات وجود دارد، اغتشاشات مفهوم ضد امنیت ملی و منافع ملی و مصالح ملی داشته و نباید تابع آتش به اختیار دشمن در مقابله با نظام سیاسی حاکم بر خویش باشیم که منتخبین مردم ما هستند.

از دستگاه‌های امنیتی انتظار می‌رود که قبل از خیابانی شدن اغتشاشات، عملیات شناسایی و پیشگیرانه را در دستور کار قرار داده و حسرت حتی یک صحنه اغتشاش را در دل بیگانگان و معاندان کاشته و نگذارند که روند لبیک گویی‌های قاطبه مردم به فراخوان‌های یکسال اخیر ملکوک و زخمی شود و فضای تطهیرشده معنوی پسااربعین مخدوش شود.

  • نویسنده : هادی ابراهیمی کیاپی دانشیارعلوم سیاسی دانشگاه